دوره مس و سنگ در دشت شیراز

دوره مس و سنگ در دشت شیراز

مرحلۀ «فاز قدیم» (شناخته‌شده در منابع محلی به‌عنوان فاز شمس آباد) یک افق فرهنگیِ انتقالی در پیش از تاریخِ فارس است که در مرز بین پایان فاز جری (عتیق ۲ جدید) و آغاز سنت‌های سفالیِ ظریف‌تر ظاهر می‌شود. مهم‌ترین شواهد این مرحله در تپه پوستچی واقع در جنوب‌غرب شیراز به‌دست آمده است. کاوش‌های منظم در این تپه چندین فاز استقرار را آشکار کرده و تاریخ‌گذاری‌های رادیوکربن نشان از فعالیت پیوستۀ روستایی در حوالی نیمۀ هزاره ششم پیش از میلاد دارند. آثار معماری خشتی، سازه‌های مرتفع با دیوارهای قطور و مجموعه‌ای از ظروف سفالی ساده از ویژگی‌های شاخص این مرحله‌اند، همه نشان‌دهندۀ پیچیده‌تر شدنِ معیشت، اختصاص‌گراییِ تولید و نشانه‌هایی از سازمان اجتماعی پیشرفته‌تر نسبت به مراحل قبلی.

۱. چارچوب زمانی و جایگاه فرهنگی

مرحلۀ «فاز قدیم» بین اواخر «فاز عتیق ۲ (جری جدید)» و سطوحِ اولیه «فاز میانی (باکون قدیم)» قرار می‌گیرد.

مطالعات حاکی است که این مرحله یک دوره انتقالی است و محدوده زمانیِ محتمل آن در طی ~۵۵۰۰ تا ~۵۴۰۰ پ.م (تقریبی) قرار می‌گیرد؛ اما داده‌های رادیوکربنِ تپه پوستچی تاریخ‌هایی نزدیک به حوالی ۵۳۵۰–۴۷۸۰ پ.م را نشان می‌دهند (خلاصه نتایج آزمایشگاه‌های مختلف در کاوش‌ها).

اهمیت این دوره در این است که؛ نشان‌دهندۀ گذار از سنت‌های سفالی نسبتاً ساده به سنت‌های سفالی منقوش و ظریف‌تر و همزمان بروز تغییرات معماری و اقتصادی در سطح روستا.

۲. تپه پوستچی — مهم‌ترین محوطۀ مرحلۀ فاز قدیم

موقعیت: جنوب‌غرب شیراز، حوالی بلوار رحمت (نزدیک خیابان سراج) — مختصات تقریبی: N 3275500 / E 644320 (R39 در مستندات محلی

مساحت: حدود ۴ هکتار (تقریباً ۱۸۰ × ۲۲۰ متر).

ارتفاع تپه نسبت به پیرامون: تا حدود ۴ متر (در بلندترین بخش).

کاوش‌ها و روش‌شناسی

کاوش‌ها از سال ۱۳۹۵ آغاز شد؛ سه فصلِ اولیه (ترانشه‌های A, B, C و ترانشه‌های مکمل)  انجام گرفت. هدفِ برنامه: لایه‌نگاریِ دقیق، تعیین توالی استقرار و بررسی معماری و مجموعه‌های سفالی.

شناسایی ۹ فاز استقراری تا عمق حدود ۷ متر (از جدیدترین تا قدیمی‌ترین) حاصل این کاوشها بوده است.

 

این فازها به سه مرحلۀ کلی تقسیم شده‌اند:

فاز قدیم (پوستچی ۱) — قدیمی‌ترین فازهای استقرار

فاز میانی / باکون قدیم (پوستچی ۲) — فاز میانی با سفال‌های منقوش ظریف

فازهای متأخر (پوستچی ۳) — شامل نشانه‌های متقارنِ عصر مفرغ

نتایج کلیدیِ لایه‌نگاری و تاریخ‌گذاری

یک تاریخ رادیوکربن از فاز زیرینِ ترانشه C نشانگر بازه تقریبی ۵۳۵۰–۵۲۰۰ پ.م (آغاز فاز قدیم/شمس‌آباد ).

چند تاریخ دیگر مربوط به سطوحِ میانی حاکی از تداوم سکونت تا حدودِ ~۴۷۸۰–۵۲۰۰ پ.م است؛ بنابراین استقرار در تپه پوستچی در اواخر فاز قدیم وارد فاز میانی (باکون قدیم) می‌شود و سپس متروک می‌گردد یا جابجایی به محوطه‌های همجوار رخ می‌دهد.

۳. معماری و فضای سکونتی

در ترانشه F مجموعه‌ای از سازه‌های بزرگِ خشتی با پی‌های عریض کشف شده است (ابعاد فضای مرکزی تقریباً ۳ × ۴ متر؛ ضخامت دیوارها بین ۱٫۵ تا ۲٫۵ متر؛ ارتفاع اولیه ادعاشده در سطح لایه‌ها معادل ۲۰–۴۵ سانتیمتر بازمانده). این سازه‌ها احتمالاً کاربری‌های عمومی یا ذخیره‌ای/تولیدی داشته‌اند.

سازه‌ها عموماً از خشت و ملات‌های محلی (خاک، کاه و گِل) ساخته شده‌اند؛ کف و دیوارها گاه با لایه‌های آهکی یا تراشه‌های سنگی تقویت شده‌اند.

در ترانشه‌های B ، D ، E و K بلوک‌های فضای مسکونیِ چهارگوشه با اتاق‌های متعدد و فضای مرکزی مشاهده شد که نشان‌دهندۀ ساختار روستایی سازمان‌یافته است.

شواهد فعالیت‌های خانگی در اشکال متنوع: خاکسترهای پیوسته، درهای تنور، چاله های ذخیره و کانال‌های کوچکِ مدیریت آب و زه‌کشی.

۴. سفال؛ شاخصِ فرهنگیِ مرحلۀ فاز قدیم

ویژگی کلی: ظهور یک «سفال نوظهور» با خمیرِ نسبتاً شنی یا با افزودنی‌های معدنی؛ بسیاری از ظروف ساده، بدون لعاب یا با پوششِ اندک‌اند؛ همزمان مجموعه‌هایی از ظروف منقوش ظریف (پیش‌نمونه‌های باکون) نیز ظاهر می‌شوند.

نام‌گذاری محلی: «سفال باکون ب 1» (برخی محققان به این دسته‌سفال در سطوحِ پایینِ تل باکون اشاره کرده‌اند).

اشکال و تزئین: خطوط هندسی، زیگزاگ، نقاطِ شبکه‌ای و نوارهای سیاه بر زمینه روشن یا قرمز؛ در مراحل متأخرتر، کیفیت پخت و پرداخت افزایش می‌یابد و سفال‌های ظریفِ منقوش پدیدار می‌شوند.

این تغییرات نمادی از ظهور تخصص‌گراییِ سفال‌سازان محلی و احتمالاً تأثیر شبکه‌های تبادل (فرهنگی/تجاری) وسیع‌تر در ناحیه است.

۵. اقتصادِ روستایی، معیشت و ساختار اجتماعی

معیشت: کشاورزیِ منظم (غلات اولیه)، پرورش دام و فعالیت‌های نیمه‌صنعتی (سفال‌سازی، ذخیره‌سازی محصول).

اندک شواهدی از کنترل و مدیریت: کشف مهرهای استامپی (شبیه به مهرهای سده پنجم/هزاره پنجم) در لایه‌های سطحی و میانی نشان‌دهنده سازمان‌یافتگیِ اقتصادی، شمارش و ضبط فرآورده‌ها و احتمالاً شبکه‌های مبادله است.

سکونت و سلسله‌مراتب: معماریِ محوطه‌ها و وجود فضاهای بزرگتر (سازه‌های عمومی یا ذخیره‌ای) نشان از تقسیم کار و اشکالی از مدیریت محلی دارد؛ اینها مقدمۀ ظهور جوامع با طبقه‌بندی اجتماعیِ ساده‌اند.

۶. جایگاه «فاز قدیم» در شبکه فرهنگیِ فلات جنوب

شباهت‌های تکنیکی و تزئینیِ سفال‌های تپه پوستچی به سنت‌های «باکون» و توازی آن با روندهایی در خوزستان، میان‌رودان و سواحل شام نشان می‌دهد که این دوره بخشی از تغییردرجه‌بندیِ فرهنگی گسترده‌تری است که در نیمۀ هزاره ششم پ.م در غرب و جنوب غرب ایران رخ داده است.

دو تفسیرِ عمده قابل طرح است: (۱) انتقالِ فناوری از حوزه‌های همجوار (مهاجرت یا تبادل تخصص)؛ (۲) تحول درونیِ محلی که متأثر از تماس‌های میان‌منطقه‌ای بوده است. داده‌های رادیوکربن و آنالیز ترکیبات خاکِ سفال می‌تواند به تفکیک این سناریوها کمک کند.

بنابراین؛ مرحلۀ «فاز قدیم» در دشت شیراز یک مرحله انتقالی و تعیین‌کننده در مسیر نوسنگی به سویِ کشاورزی سازمان‌یافته و تولید سفالِ تخصصی است. تپه پوستچی، با توالی لایه‌ایِ عمیق و تاریخ‌های رادیوکربنیِ متعدد، یکی از معدود محوطه‌هایی است که امکان بررسی دقیقِ این گذار را فراهم می‌آورد.